علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 18 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره
آزادهآزاده، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره
عارفهعارفه، تا این لحظه: 7 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره
وبلاگ علیرضا وآزاده و عارفهوبلاگ علیرضا وآزاده و عارفه، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات علیرضا و آزاده و عارفه

تولد 15 سالگی علیرضا😘

1399/8/4 10:41
نویسنده : مامان نرگس
1,103 بازدید
اشتراک گذاری

تولدم شد و یک ‌سال دیگه هم گذشت…
اولش همه شبیه هم هستیم،کوچولو و کچل!
حتی صداهامون هم شبیه به هم‌دیگه‌ست.
با اولین گریه بازی شروع می‌شه هی بزرگ می‌شیم
بزرگ و بزرگ‌تر اون‌قدر بزرگ که یادمون می‌ره یه روز کوچولو بودیم!
دیگه هیچ چیزی‌مون شبیه به هم نیست، حتی صداهامون.
گاهی با هم می‌خندیم، گاهی به هم!
گاهی دوست می‌داریم و گاهی متنفر می‌شیم.
یک سال دیگه گذشت
یک سال دیگه گذشت و باید صفحهٔ سفید دیگه‌ای که پیش روم گذاشتن‌و پر کنم.
خدا کنه امسال رو سفید باشم و صفحه‌م رو کم‌غلط تحویل بدم.
یک سال بزرگ‌تر شدم
یک سالی که نمی‌دونم توش واقعاً تونستم “بزرگ” بشم یا نه؟
تونستم با مشکلات خودم کنار بیام؟
تونستم همونی باشم که می‌خواستم؟
تونستم بعضی از عیب‌هام رو برطرف کنم؟
تونستم کسی رو نرنجونم؟
تونستم دل کسی رو شاد کنم؟
نمی‌دونم…
باید فکر کنم…
شاید اون‌جوری که می‌خواستم باشم، نبودم
ولی یک سال بزرگ‌تر شدم اونم خیلی سریع!
روز قشنگیه همیشه روز تولد آدم قشنگه
و وقتی همهٔ اون‌هایی که دوستت دارن تولدت رو بهت تبریک می‌گن، تازه می‌فهمی چه‌قدر زیادن آدم‌هایی که دوستت دارن!
و این خودش روزت رو قشنگ‌تر می‌کنه.
ممنون از همگی که تبریک گفتن ️ و تشکر میکنم از زحمات پدر و مادر عزیزم

پسندها (4)

نظرات (2)

مامان الهاممامان الهام
4 آبان 99 10:48
تولد . تولد . تولد آقا علیرضا مبارک 👏👏👏👏
معصومه باروئیمعصومه باروئی
4 آبان 99 10:49
تولدش مبارک تنش سالم و دلش شاد باشه و به ارزوهاش برسه و ارزوهاش خاطره شن واسش🎁🎂🎈
مامان نرگس
پاسخ
ممنونم . معصومه جان . مهربون