تولد 15 سالگی علیرضا😘
تولدم شد و یک سال دیگه هم گذشت… اولش همه شبیه هم هستیم،کوچولو و کچل! حتی صداهامون هم شبیه به همدیگهست. با اولین گریه بازی شروع میشه هی بزرگ میشیم بزرگ و بزرگتر اونقدر بزرگ که یادمون میره یه روز کوچولو بودیم! دیگه هیچ چیزیمون شبیه به هم نیست، حتی صداهامون. گاهی با هم میخندیم، گاهی به هم! گاهی دوست میداریم و گاهی متنفر میشیم. یک سال دیگه گذشت یک سال دیگه گذشت و باید صفحهٔ سفید دیگهای که پیش روم گذاشتنو پر کنم. خدا کنه امسال رو سفید باشم و صفحهم رو کمغلط تحویل بدم. یک سال بزرگتر شدم یک سالی که نمیدونم توش وا...